‌چرا ايرانيان ‌، از جامعه خود، گريزان هستند؟

Iran is the oldest country in the world in terms of formation date. Locadad on the Persian Gulf with historical sites dating to the Persian Empire. Extensive marble ruins mark Persepolis, the empire’s capital founded by Darius I in the 6th century B.C. The modern capital, Tehran, is home to opulent Golestan Palace, seat of the Qajar Dynasty (1794–1925), plus modern landmarks such as the 435m-high Milad Tower. Capital: Tehran Population: 77.45 million (2013) World Bank

 آمريكا يا سرزميني كه در آن ميليون ها تن از ما ايرانيان و فارسي زبانان زندگي مي‌كنيم، داراي عناوين و القاب زيبا و تحسين برانگيز متعددي مي‌باشد، كه معروف ترين آنها <سرزمين‌فرصت ها> است
بسياري از مهاجرين نخبه و پيشرفت گرا، در حالي كه به عنوان روِيايي ياد شده، رنگ و جوهر واقعيت بخشيده اند، ضمناً در پايه گذاري و بناي آمريكا در مقام بزرگترين و قدرتمندترين سرزمين‌جهان هم نقش مهم و بنيادي داشته و در عين حال، از نظر پيشرفت اجتماعي، خصوصيات مشترك عده اي هم در داخل جامعه خود دارا بوده‌اند كه اين وجوه مشترك در برخي از اقليت هاي مهاجر ديده مي شود. با يك نگاه اجمالي به تاريخ تحولات اقتصادي و علمي و پيشرفت هاي چشم گيري كه در رشته‌هاي مختلف رشد و توسعه اين سرزمين‌در سه دهه‌اخير شكل گرفته‌و به انگيزه سيري ناپذير ترقي خواهي آمريكايي ها، سرعت بيشتر و سمت و سوي درست تري داده است، درخواهيم يافت كه يكي از فاكتورهاي مهم شتاب بخشيدن به نرخ رشد ياد شده، حضور ايرانيان هوشمند و نخبه در آمريكا بوده است كه چون نهالي بارور، از آب و خاك سرزمين‌مادري خود كنده شده و در قلمرو حاصلخير كشور ميزبان ريشه دوانده و رشد كرده و سرزمين‌ميزبان را هم مترقي تر ساخته‌اند
اما از آن جا كه ظرف سه دهه‌‌گذشته، ‌با غروروسرافرازي از نزديك شاهد پيشرفت و شكوفايي هم ميهنانم و ضمناً متوجه تفاوت هاي شخصيت اجتماعي آنان با ساير مهاجرين موفق بوده‌ام و گاه پرسش‌هاي وهم انگيز و شايد بدون پاسخ بسياري هم در اين رهگذر برايم پيش آمده است، لذا به خود اين اجازه را مي‌دهم‌كه مثل هميشه، به صورت خودماني و رك و پوست كنده،برخي از مسائل را با شما عزيزان هم مطرح نمايم
نخستين مسأله و پرسشم آن است كه، چرا بسياري از شخصيت هاي موفق و ثروتمند ايراني، بيشتر در جامعه آمريكايي مطرح و فعال هستند تا در جامعه ايراني؟ در حالي كه شاهد آن هستيم كه شخصيت هاي موفق و بانفوذ متعلق به ساير اقليت هاي مهاجر، در جامعه خود نيز فعال بوده و از قدرت و نفوذ خود مانند اهرمي‌براي تحرك و ترقي هموطنان خود بهره مي‌جويند
سئوال بعدي آن است كه، اگر قرار باشد زير سايه فعاليت هاي اقتصادي و خدمات انساني اين شخصيت ها، رونق و اعتباري نصيب آحاد و نهادهاي آمريكايي كه بسياري از آنان از پشتوانه مالي معتبر و بودجه هاي هنگفتي برخوردار هستند، گردد، چرا از اين خوان گسترده و رفتار جوانمردانه و اقدامات سخاوتمندانه آن ها، خير و بركتي چشم گير نصيب هم ميهنان لايق و مستحق و نهادهاي سالم در جامعه‌ي وانفساي ايرانيان در اين دوره و زمانه،در لس آنجلس و يا شهرهاي ديگر نمي‌شود؟
در حركت گام به گام و پيشروي در مسير پرسش هاي مطروحه، گاهي نيز به اين سئوال برخورد مي‌كنيم كه چرا اغلب شخصيت هاي ممتاز و نخبه ايراني در آمريكا و يا ساير كشورهاي پيشرفته‌دنيا و به ويژه در شهر پرماجراي لس آنجلس، خود نيز شخصاً از آميزش و حضور در جامعه ايراني گريزان هستند؟
آيا جايي براي حضور ماهي هاي غول پيكر و نهنگ هاي كمياب و پربركت سفيد رنگ در تنگ كم ظرفيتي به نام جامعه ايراني در لس آنجلس، كه ماهي هاي كوچك در آن، اداي كوسه ها را در مي‌آورند و به جان هم افتاده و معركه و طوفان برپا مي‌كنند، وجود ندارد؟ يا آن كه اين مقامات متمول و متشخص هم ميهن، از بيم گير افتادن در دام و يا رويارويي با <نورزن هاي حرفه اي>! كه دائماً قلاب به دست در جامعه ايراني حضور فعال داشته‌و قصد دارند از آب گل آلود، ماهي بگيرند، وحشت زده و گريزان هستند؟
اميد‌آن كه خوانندگان گرامي‌و به ويژه شخصيت هاي برجسته‌و موفق هم وطن در جامعه آمريكايي كه جملگي ما به وجود آنان افتخار مي‌كنيم و هر هفته يكي از آنان را به شما معرفي مي كنيم، از رهنمود خود براي دستيابي به پاسخ هاي قابل درك و قانع كننده درباب پرسش هاي ياد شده، ما را بي نصيب نسازند

شهبد نوري