
شهاب پس از سال ها سكوت، با آلبوم جديد خود
يكشنبه 9 اكتبر درجشن باستاني ”مهرگان“ مجله تهران مي خواند
• چند سال پيش جواني خودساخته وارد ميدان هنري لس آنجلس شد كه با اولين آلبوم خود غوغا كرد و توجه بسياري را به سوي خود جلب كرد
اين جوان با نام <شهاب> بازار موسيقي را گرم ساخت و با آهنگ هاي كوچه بازاري كه بيشتر به آهنگ هاي مردمي معروف است اولين آلبوم خود را يك شبه پر فروش ساخت
اولين آلبوم او به نام “مادر” در سال 2000 وارد بازار شد كه مجموعه اي از آهنگ هاي مادر، عمر گرامي، مرغ شيدا، ديوانه، دعام كن و نازنگاهت بود
آهنگ هاي اين آلبوم به دليل استفاده از كلام هايي كه حكايت حال و روز مردم كوچه و بازار را در خود داشت چنان با صداي دلنشين و تاثيرگذار شهاب گره خورده بود كه بلافاصله به دل ها نشست و تبديل به آلبوم روز شد
آلبوم بعدي “شب به خير ستاره ها” بود كه در سال 2001 به بازار آمد و با آهنگ هاي شب به خير ستاره ها، از تو بوده، آره دوستت دارم، خواستني، در هجران و بارون رحمت در صدر آلبوم ها قرار گرفت و سبب شد تا شهاب به درخواست دوستدارانش كه هر روز بر تعداد آنها افزوده مي شد سومين آلبوم خود را به بازار دهد
سومين آلبوم “كسي غير از تو” نام داشت كه با آهنگي با همين نام و آهنگ هاي ديگري به نام هاي هرگز هرگز، كارت درسته، بت پرست، دختر همسايه و زيباي خفته وارد بازار شد و به مانند آلبوم هاي قبلي طرفداران زيادي پيدا كرد. بعد از اين آلبوم شهاب در پيله سكوت رفت تا سرانجام در سال 2007 يعني پس از پنج سال سكوت با آلبوم “ديدار” به ميان دوستداران خود بازگشت و همه را خوشحال ساخت. اين آلبوم مجموعه اي از آهنگ هايي بود كه نسبت به آلبوم هاي قبلي جهشي فوق العاده اي داشت. آلبوم ديدار مجموعه اي از آهنگ هاي دلنشين بود كه يكي از آنها به نام “تنگه دلم” با موزيك ويديويي كه توسط “پورنگ جواهري” ساخته شده بود تبديل به يكي از موزيك ويديوهاي داغ تلويزيوني و يوتيوب شد. آهنگساز، شاعر و تنظيم كننده تنگه دلم “سعيد مهناويان” بود كه صداي شهاب به آن جان تازه اي داده بود و خيلي زود به دل ها نشست و تبديل به آهنگ روز شد
پس از اين آلبوم ناگهان شهاب غيبش زد و جاي گرم او در ميدان موسيقي لس آنجلس خالي ماند تا آنكه پس از سال ها قرار شد با شركت در جشن بزرگ باستاني مهرگان كه توسط مجله تهران در هتل هيلتون يونيورسال سيتي برپا مي شود بار ديگر در ميدان هنري باز گردد. اين جشن روز يكشنبه 9 اكتبر ماه آينده با شكوه تمام در هتل هيلتون يونيورسال سيتي برگزار مي شود و در آن شهاب بار ديگر با دوستداران خود روبرو خواهد شد
شهاب هم اكنون روبروي من نشسته و براي آنكه از غيبت طولاني او آگاه شويم مي پرسم
* با اين همه طرفدار چه شد كه يك مرتبه رفتي؟ حتي دور موسيقي را هم خط كشيدي؟
– به دنبال زندگي و تشكيل خانواده
* اين كافي نيست. بايد توضيح دهي تا دوستدارانت قانع شوند
– بعد از آلبوم ديدار به من خبر دادند كه برادرم قصد ازدواج دارد و بايد براي اداره رستوران او به مريلند بروم. من هم رفتم و ماندگار شدم. دليل آن هم اين است كه حرفه موسيقي حرفه اي نيست كه بتوان با آن زندگي كرد و بايد به دنبال كار اصلي رفت و موسيقي را در حاشيه نگهداشت. اما حالا با آلبوم جديد برگشته ام و به زودي با آهنگ هاي شاد، ريتميك و متفاوت وارد بازار خواهد شد
* پيش از آنكه به آلبوم جديد بپردازيم. از كارت بگو. مگر در كار رستوران واردي؟
– وارد شدم. البته مادرم هم اكنون در مريلند رستوران خودش را اداره مي كند و ماشاءالله در سن 78 سالگي مثل مردها آن را با نظم و ترتيب مي چرخاند. خودم هم يك رستوران ايتاليايي در مريلند دارم و از كار در آن بسيار راضي هستم.
* خب حالا برگرديم سر خانواده. چون گفتي كار و خانواده. كي ازدواج كردي و با كي؟
– با دختر همسايه در ايران. خانواده هاي ما از قديم در تهران همسايه بودند و دوستي نزديكي داشتند. من هم با دختر خانواده به نام مريم آشنا شدم و زماني كه به مريلند رفتم، بعد از ازدواج برادرم، به دنبال مريم رفتم. رفت و آمدها در ايران و تركيه ادامه داشت تا بالاخره در سال 2012 پاي سفره عقد نشستيم و سال بعدش هم صاحب يك دوقلوي پسر شديم كه نام آنها “آريو” و “آرين” است
* همسرت با خوانندگي تو موافق است؟
– صد در صد. حتي او مرا تشويق كرد كه بخوانم و آلبوم جديدم را آماده كنم
* در طول غيبتت در لس آنجلس برنامه هاي هنري هم داشتي؟ – استقبال دوستدارانم مرا در شرق آمريكا هم به روي صحنه برد. در شيكاگو، نيويورك، تورنتو، ويرجينيا چند برنامه اجرا كردم كه هر بار با جمعيت زيادي روبرو شدم و برنامه گزاران درخواست مجدد اجراي برنامه مي كردند. همين استقبال ها سبب مي شد تا همسرم به من اصرار كند آلبوم جديدم را آماده كنم
* تو بيشتر به “شهاب مقامي” معروف شده اي. آيا اين لقب درست است؟
– نه، اين نامي است كه بعضي ها به من نسبت داده اند و درست نيست. حتي شايعه ساختند كه من فرزند داود مقامي هستم. شايد دليل آن اين باشد كه پدرم با داود مقامي بسيار دوست بود و هميشه با هم بودند و من هم به خاطر همين عاشق صداي داود مقامي شدم و از نوجواني آهنگ هاي او را كه در جمع دوستانه پدرم مي خواند زمزمه مي كردم و پدرم هم مرا تشويق به خواندن مي كرد
* پس نام فاميل تو چيست؟
-كامو نام فاميل و شناسنامه اي من است
* پس شهاب كامو، نه شهاب مقامي
– بله شهاب كامو درست است
* فرزند چندم خانواده هستي؟
– فرزند دوازدهم؟
– بله، ما هيجده خواهر و بردار هستيم. يازده برادر و هفت خواهر
*ماشاءالله. پدر هم در كار رستوران است؟
– پدرم قبل از انقلاب فوت كرد. 52 سال داشت و مادرم همه ما را سرپرستي و بزرگ كرد. البته سيزده تن از ما از مادر دوم هستيم و پنج تن از مادر اول
* كي از ايران خارجي شديد؟
– 18 ساله بودم كه از ايران خارج شديم. اول رفتيم آلمان و بعد آمديم آمريكا و هر كس به دنبال كاري رفت. چند نفر از ما دكتر و كايروپراكتر شدند و بقيه هم دنبال بيزينس و رستوران رفتند
* خب از آلبوم جديد بگو. اسمش چيه؟
– هنوز انتخاب نشده. شايد بانوي گلم و يا عشق و همسرم
* با چه افرادي همكاري داري؟
– متين الهام، شهياد، و وارطان آوانسيان. اين عزيزان نهايت همكاري را با من مي كنند و هر كدام در كار خودشان استادند. انتشار آهنگ ها و تنظيم ها بيشتر از راسل رسولي، متين الهام و شهياد هنرمند است كه هميشه مديون محبت و هنر آنها هستم
* آهنگ هاي آلبوم جديد هم كوچه و بازاري است؟
– اين بار آلبومي متفاوت، شاد و احساسي است با آهنگ هاي دو چهار، چهار چهار، و شش و هشت. مي توانم بگويم كه يك آلبوم شيرين و مدرن است كه با كلام هاي معنوي و مردمي از احساسات و خاطرات همه صحبت مي كند. علت انتخاب چنين آلبومي هم به خاطر اين بود كه بعد از سال ها غيبت بايد با دست پر و كاري متفاوت به ميدان بازمي گشتم.
* اگر از تو سئوال شود كدام يك از آلبوم هايت را بيشتر دوست داري. كدام يك را انتخاب مي كني؟
– چهار آلبوم اول من با حمايت زنده ياد كعبه اي وارد بازار شد كه او به آنها ايمان داشت و اكنون هم كه وارطان آوانسيان پنجمين آلبوم را در شركت ترانه تهيه مي كند به آن اميدوار است و متفق القول با متين الهام مي گويند با اين آلبوم شهاب واقعي خود را معرفي كرده و با موفقيت بي نظيري همراه خواهد بود
*پس با آلبوم جديد و حضور در جشن مهرگان مجله تهران، شهاب دوباره به ميدان باز مي گردد؟
– با اجازه شما. باور كنيد خيلي خوشحالم كه در جشن مهرگان مجله تهران شركت مي كنم و از نزديك با هموطنان عزيزم و دوستداران مهربانم روبرو مي شوم. چون من اين مردم را دوست دارم و بدون آنها خودم را هيچ مي دانم. من با نفس اين مردم نفس مي كشم و در انتظار ديدارشان در جشن مهرگان هستم
* پس وعده ديدار، روز يكشنبه 9 اكتبر در جشن مهرگان مجله تهران واقع در هتل هيلتون يونيورسال سيتي
و با تشكر از شما و مجله تهران به خاطر اين گفتگو